☂ کلبه ی خیال من☂
خوش اومدید...
بعضی وقتا به بعضیاباید گفت:خب...بازی خنـ ـ ـده داری بود...!حالا دیگه اززندگیم برو بیرون
تاريخ شنبه 29 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
14:20 نويسنده yasi
| |
چــقدرسَختـه؛
هَمه سُراغــ کَسیـواَزَت بگیرَن کِ فقط تومیدونی کِ دیگهــِ نیست...
سَخت تَرِش وَقتیـه کِ مَجبوریــ لَبخَنـــدبِزنی وبِگــی:خوبـ ـ ـه !!
تاريخ شنبه 29 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
11:31 نويسنده yasi
| |
هــیچ میدانی زیــباترین عــاشــقانــه وقــتی است کــــه اسمــم را با “مــ ـ ـیـ ـ ـ ــم” به انتها
می رسانی؟؟........
احساس قشنگیه وقتی بدونی اونی که دوسش داری فراموشـ ـ ـت نمیکنه...
هیچوقت باکسی که دوستش داری قهرنکن ...
چون یادمیگیره بدون تـ ـ ـو زندگی کنه!
بعضی وقت ها چیزی می نویسی فقط برای یک نفر ،اما...
دلت میگیرد وقتی یادت می افتد که هرکسـ ـ ـی ممکن است بخواند، جز آن یک نفر !!!
کــآش فقـــط بودی ...وقتی بغـــض میکردم ...بغلــــم میکردی و میگفتی ..ببینــــم
چِشــآتو ...منـــو نیگــــآ کُن ... اگه گریــــه کنی قهر میکنـ ـ ـ ـ ـ ـم میرمـ ــ ـآ ...
تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
21:57 نويسنده yasi
| |
خیلی بایدبی معرفت باشی که نفهمی پشت جمله
"تنهام نذارمن بی تومیمیرم"
چه غروری شکسته شده؛به خاطردوست داشتنت...
ادامـه مطـلب
تاريخ جمعه 28 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
21:47 نويسنده yasi
| |
دست ازپاخطاکنی تعویض میشوی...
همین حوالی کسی هست شبیـ ـ ـه تو . ..
این است پیام عشق های امـ ـ ـروزی ...
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
22:50 نويسنده yasi
| |
هرشب ازپشت صفحه ی مـ ـ ـوبایلم ...
دراغوشم میگیری و نمیدانی...
چه ارامشی دارداین اغوش خیـ ـ ـ ـالی ...!
دلتنـ ـ ـ گی ....!!همون مکثیه......
که روی اسمـ ـ ـش میکنی...
وقتی شماره های گوشـ ـ ـیتو میاری پایین
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
22:41 نويسنده yasi
| |
انقدرمراسرد کرد ازخودش از عشق ...
که حالابجایِ دل بستن،یخ بسته ام...
آهای!!روی احساسم پانگذارید...
لیزمیخورید!
هرچقدرهم که قوی باشی،گاهی اوقات کم میاری...!
ولی بازم باید تکیه گاه اونایی باشی که دوستشون داری...
دلم میگیردوقتی میبینم،
او هست...
من هستم...
ولی "قسمت" نیست...
یه زدوخورد ساده بود!
تو جازدی ؛من جاخوردم ...!
همه مرا به خنده های باصدا میشناسند؛
این بالش بیچاره،
به گریه های بیصدا ...
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:39 نويسنده yasi
| |
دیوانه نیستم!
دوستت دارم...
باورم کن،زیباست
لحظه های خوشِ دوست داشتنِ کسی که حتی نـ ـ ـیست ...
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:35 نويسنده yasi
| |
قلبم راعصب کشی کرده ام،
دیگرنه ازسـ ـ ـردی نـ ـ ـگاهی میلرزد
نه از گرمـ ـ ـی اغوشـ ـ ـی میتپد...!
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:28 نويسنده yasi
| |
ازتنهایی هایم یادگرفتم،
جلوی تنهاپسری که زانومیزنم پسـ ـ ـرم باشد.
آن هم برایِ بستن بندکفـ ـ ـ ـش هایش ...
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:22 نويسنده yasi
| |
کاش بدانی قهرمیکنم تادیتم رامحکمتربگیری وبلندتربگویی:بمان !
نه اینکه شانه بالا ب یندازی و اهسته بگویی:هرطورراحتی !
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:18 نويسنده yasi
| |
نگران نباش حال من خوب است,بزرگ شده ام...
دیگرانقدرکوچک نیستم که دردلتنگی هایم گم شوم...
آموخته ام که این فاصله ی کوتاه بین لبخندواشک،نامش"زندگیـ ـ ـ ـست" ...
آموخته ام که دیگر دلم برای"نبودنـ ـ ـ ـت" تنگ نشود...
راستی،بهتراز قبل دروغ میگویم...
"حال من خـ ـ ـوب است" خوبٍ خوب...!!
تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
18:6 نويسنده yasi
| |
تو که با آمدنت
هیچ چیز نیاوردی برایم!
نه آرامش ، نه امید به آینده ، نه …
پس چطور با رفتنت
تمام اینها را بُردی ؟؟!!!
بعضی وقتا سکوت میکنی
چون اینقدررنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی…
بعضی وقتاسکوت میکنی
چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری…
گاهی هم انتظار …
امابیشتروقتاسکوت واسه اینه که
هیچ کلمه ای نمیتونه
غمی که تووجودت داری توصیف کنه !
همیشه جایی بود که بادیدنش یادتو درخاطرم زنده میشد،
همیشه آهنگی بودکه باشنیدنش حرفهایت درذهنم تکرارمیشد
آن لحظه هاهمیشگی نبودعشق تو درقلبم ماندنی نبود،بودنت درکنارم تکرارنشدنی بود!
تاريخ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
21:42 نويسنده yasi
| |
“نمیتوانی با کلمات به کسی ثابت کنی که عاشـ ــ ــ ــق او هستی…..
اعمـ ـ ـال و قولـ ـ ـهایی که میدهی ثابت میکند که عشق تو واقعی است یا نه.
تاريخ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
21:33 نويسنده yasi
| |
پایانی برای قصه ها نیست،
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها…
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،
حالم خوب است…
اما گذشته ام درد میکند!!
تاريخ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
11:18 نويسنده yasi
| |
اگه به یــــــه نفر قول د ا د ے باهــــــاش بمونے …
دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے …
رو ح رفــــــت باش و عاشقش بــــــاش …
مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه …
تاريخ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
10:52 نويسنده yasi
| |
بهت گفتم با"دلـ ـ ـم "بازی نکن
ببین...
خرابش کردی!
دیگر عاشـ ـ ـق نمیشود....
تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
16:53 نويسنده yasi
| |
همیشه خودت باش,کسی که دوستـ ـ ـت داشته باشه باهات میمونه
برای بدست اوردنت میجنگه
ولی اگه دوسـ ـ ـ ـتت نداشته باشه ,به بهانه ایی میره...حتی اگه سعی کنی هیچ بهـ ـ ـانه ایی دستش ندی بااینکه میدونی رفتنیه...
تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
16:47 نويسنده yasi
| |
مواظب باش به چه کسی اعتماد میکنی رفیق . . .
شیـ ـ ـطان هم روزی فرشته بود . . .
دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ...
درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !
راستی ! گفته بودم ؟ “ من دیوانـ ـ ـه نیستم ”
تو که نباشی بهـ ـ ـشت هم برود به جهـ ـ ـنم . . .
ساده نیست گذشتن از کسی که گذشته ات را ساخته . . .
گاهی بدون گریه ، بغض ، داد و هوار ؛ با غرور باید قبول کنی که فرامـ ـ ـ ـوش شده ای و بروی دنبال زندگی ات...
نوشته هایم را میخوانی و میگویی چه زیبا . . .راستی . . . دردهـ ـ ـ ـای آدمهـ ـ ـا زیبایی دارد ؟؟؟
تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
13:18 نويسنده yasi
| |
نگران نباش,نزدیک است روزی که بگویم:حیف اشک هایی که برای توریختم...!
پس به حال خود بگذارم تابه حال قلـ ـ ـب زخمی ام گریه کنم...
تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
12:59 نويسنده yasi
| |
براي بعضي درد ها نه ميتوان گريه كرد
نه مي توان فرياد زد
براي بعضي درد ها فقط مي توان
نگاه كرد و بي صدا شكست
همين
به سگ استخون بدي
دورت ميگرده واست دم تكون ميده
من به تو دل داده بودم لعنتـــــ ـ ـ ــ ـــ ــــي
چه حس بديه اينكه
مدام خودتو به ديگري ياداوردي كني تا فراموشت نكنه
تاريخ شنبه 22 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
14:24 نويسنده yasi
| |
به بعضیـ ـ ـا باید گفت زیادی به تیپ و قیافـ ـ ـت نناز
ما به اون آدامس کوچیکا هم میگیم شیـ ـ ـک
تاريخ شنبه 22 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
14:17 نويسنده yasi
| |
زنـ ـ ـ ـها هرگز نميگويند تو را دوست دارم
ولي وقتي از تو پرسيدند كه مرا دوست داري ؟
بدون كه درون انها جاي گرفته اي!
تاريخ شنبه 22 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
14:13 نويسنده yasi
| |
بی تو هم میشود زندگی کرد قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت؛ … فقط بی تو نمیشود به خواب رفت!
نمی خواهم خاطره ی فردایم شوی!
امروز من باش
حتی لحظه ای……!
وقتــــــی " رفتــــــی " تا آخــــــر " بــــــرو " . . . وقتــــــی " مانــــــدی " تا آخــــر " بمــــان " . . . ایــــــن " تــــــن " خستــــــه اســــــت ... ! از نیــــــمه رفــــــتن ها .... از نیــــــمه مانـــــدن ها ....
چقــــבر بـבه ازشـــــ خبـــر نداشتهــــ باشیـــــ sMs بـבیــــ جوابتـــو نـــבه ســآعتهـــا نگرانشـــــ باشیــــ بعد بآ یه خطــ בیگهـــ بهشــــ زنگـــــ بزنیــــــ با בومینــــــ بوق گوشیـــــ رو برבآرهـــــ اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ تنهاییـــــــ اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ בیگهـــ בوستتـــــ نـבآرهـــ آבمــآ از همینـــ جـآ تنــهاییــــ رو وآســهـ خودشونــــ انتخابـــ میکننـــــ .
تاريخ جمعه 21 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
15:38 نويسنده yasi
| |
کاش..
اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره” ؟
و تو جواب میدی خوبم…
کسی باشه محکم بغلت کنه و آروم توی گوشت بگه میدونم خوب نیستی…!
تاريخ جمعه 21 تير 1392برچسب:
,
سـاعت
15:21 نويسنده yasi
| |